سه شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۰
اختلال وسواس -اجبار
فهرست
مقدمه ............................................................................................... 1
تاریخچه ............................................................................................. 1
تعریف................................................................................................ 2
سیرو پیش آگهی................................................................................... 3
سبب شناسی........................................................................................ 4
- عوامل زیستی و ارثی........................................................................... 4
همه گیر شناسی.................................................................................... 5
معیار های تشخیصی اختلال وسواسی-اجبار.................................................. 6
تشخیص افتراقی.................................................................................... 7
- اختلال فوبیک..................................................................................... 8
- افسردگی........................................................................................... 8
- اسکیزو فرنی..................................................................................... 8
- بیماریهای طبی................................................................................... 8
- اختلال توره....................................................................................... 8
- سایر بیماری های روانپزشکی................................................................. 9
اشکال مختلف وسواس............................................................................ 9
- تمیز کردن و ترس از آلودگی.................................................................. 9
- وارسی کردن.................................................................................... 10
- تکرار و شمارش................................................................................ 10
- کندی اجبار گونه................................................................................ 10
- صرفه جویی و اندوختن....................................................................... 11
- وسواس بدون اجبار............................................................................ 11
تشخیص شخصیت های وسواسی- اجبار...................................................... 11
از کجا می شناسیدشان؟.......................................................................... 11
بررسی دید گاههای مختلف وسواسی –اجباری.............................................. 12
- دید گاه روان پویشی............................................................................ 13
- دیدگاه شناختی – رفتاری...................................................................... 13
- الگوی زیست شناختی.......................................................................... 14
تظاهرات بالینی و طبقه بندی.................................................................... 14
درمان............................................................................................... 15
مقدمه
اختلال وسواس فکری عملی اغلب موضوع لطیفهها ، بذله گوییها و شوخیها بوده است. برخلاف الگوهای کلیشهای ، اختلال وسواس فکری عملی واقعی موضوعی خندهدار نیست. وسواس یک اختلال اضطرابی دارای پایه زیست شناختی است که اغلب از کودکی شروع میشود و ممکن است الگوی خانوادگی داشته باشد. اختلال وسواس فکری – علمی با وسواسهای فکری ، رفتارهای اجباری و یا هر دو آنها مشخص میگردد
وسواسهای فکری افکار یا تجسمهای نا خواندهای هستند که به صورت مکرر وارد آگاهی میگردند. در حالی که رفتارهای اجباری ، در ظاهر امر رفتارها و عادات مکرر غیر قابل توقف هستند که شخص با هدف کاهش ناراحتی و اضطراب خود آنها را انجام میدهد. هم افکار وسواسی و هم رفتارهای اجباری معمولا توسط خود مبتلایان به آنها غیر واقع گرایانه و غیر منطقی ارزیابی میشوند، اما مبتلایان ، خود را ناتوان از متوقف کردن آنها میدانند
تاریخچه
توصیف بیماری وسواس اجباری از تاریخ معرفی اولیه آن توسط اسکیرول در 1838 (میلادی) تاکنون تغییری نیافته است یک سیمپتوموسواس معمولا به صورت زیر تعریف میشود یک ایده فکر، تصوّر یا حرکت مکرّر یا مصّر با نوعی احساس اجبا ری و ناچاری ذهنی و علاقه به شخصیّت خود بوده ار غیر عادی و نابهنجاری بودن رفتار خود آگاه است.
راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روان پزشکان آمریکا بیماری و سواس را چنین تعریف میکند: ویژگی اصلی این بیماری وسواسها یا اعمال ا ضطراری مکرّر می باشد وبه عنوان تجارب و احساسات ارادی تلقی نمی شود بلکه بصورت آرمانهایی جلوه میکنند که از خارج یه میزان آگاهی خود هجوم آورده باشند. و فرد خیلی می کوشداین افکار ناخواسته را سرکوب کند یا آنها را ندیده بگیرد.
تعریف اختلال وسواسی-اجباری
وسواس عبارت است از فکر،احساس، اندیشه،یا حسی عود کننده و مزاحم که یک فرایند ذهنی است،اجبار نوعی رفتار است.(obsession) بر خلاف وسواس اجبار نوعی رفتار آگاهانه،معیارمند،و عود کننده است نظیر شمارش،وارسی کردن یا اجتناب.بیمار مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری از غیر منطقی بودن وسواسهایش آگاهی دارد و این وسواس ها یا اجبارها را نا همنوا با خود (ایگو دیس تونیک)می یابد(یعنی به بصورت یک رفتار نا خواسته).
وسواس یكی از شایع ترین، پیچیده ترین و آزاردهنده ترین اختلالات روانی است كه زیرمجموعه بیماری های اضطرابی می باشد.
خصیصه اصلی اختلال وسواس و اجباروجود وسواسها یا اجبارهایی مکرر و چنان شدید است که رنج و عذاب قابل ملا حظه ای را برای فرد به بار می آورند.این وسواس ها و اجبار ها سبب اتلاف وقت می شوند و اختلال قابل ملاحظه ای را در روند معمولی و طبیعی زندگی،کارکرد شغلی،فعالیت های معمول اجتماعی،یا روابط فرد ایجاد می کنند.بیمار مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری ممکن است فقط وسواس فکری،فقط اجبار،یا هر دوی آنها را با هم داشته باشد. به طور كلی وسواس شامل فكر، احساس، اندیشه یا تصویر ذهنی مزاحم است و اجبار شامل، رفتاری آگاهانه و عودكننده است كه به آن O.C.Dیا obsessive compulsive disorderیا اختلال وسواسی اجباری می گویند.
ریشه بیماری وسواس اضطراب است و به 2 شكل فكری و عملی بروز می كند.
افرادی كه دچار افكار وسواسی هستند، دچار اضطراب می شوند كه با انجام عمل وسواسی اضطرابشان كاهش می یابد و چنانچه فردی در مقابل انجام عمل وسواسی مقاومت كند، اضطرابش بیشتر می شود.
وسواس تا میزان قابل تحملی در بسیاری از افراد وجود دارد و به صورت تردید، نداشتن تمركز، كم خوابی و... ظاهر می شود.
گاهی اوقات كودكان هم دچار وسواس می شوند كه معمولا" علائم آن رفتارهای پرخاشگرانه، تكرار كلمات و یا لجبازی با اطرافیان است.
شروع بیماری
شروع این بیماری معمولاً در زمان بلوغ و یا اندکی پس از آن است دراکثر موارد بیماری قبل از سن 15سالگی شروع میشود ولی قبل از ده سالگی هم فراوان دیده می شود در عدهّ کمی نیز علائم پس از دهۀ چهارم عمر است در رابطه با سایر بیماریهای نوروتیک افراد وسواسی در سنین پائین تری به پزشک مراجعه می کنند در عده ای از بیماران سن متوسط مراجعه برای درمان 22 سا لگی بوده است در حا لیکه برای اضطراب 3/32 سا لگی ذکر شده است در بیشتر بیماران تشدید کننده محیطی مشخص دیده می شود مثلاً مردی پس از عمل جراحی بواسیر دچار این وسواس شده بود که مبادا به علت غفلت آلودگی دیگران شود.
سیر و پیش آگهی
اظهار نظر در مورد سیروپیش آگهی بیماری و سواس نمی تواند دقیق باشد چرا که اطلاعات کافی دردست نیست و مطا لعات طولانی مدتاین مورد اندک است.در اولین ملاقات خود 65% بیماران سابقه ای دوره های قبلی بیماری میدهند و حدودده تا پانزده درصد ادعا میکنند این علائم قبل از سن ده سا لگی داشته اند. اکثر آنها حداقل یکدوره و سی درصد آنها چنین دوره از بیماری را بخاطر می آورند. در اکثر موارد دوره های بیماری کمتر از یکسال ولی در مواردی بیشتر از یکسال طول می کشدو مطا لعات مختلف دربارۀ پیش آگهی ارقام مختلفی را نشان ارقام ذیل در مورد بیمارانی است که بین یک تا ده سال پس از درمان مطا له شده اند خودو 25% کاملاً بهبود یافته اند. حدود 50% از بهبود نسبی برخوردار بوده اند و حدود 25% با تعییری در آنها حاصل نشده و یا تنی بدتر نشده اند.بیماران راکه از بهبودی بهره مند شده اند می توان به دو گروه تقسیم نمود:
گروه اول آنهائی که علائمشان در آن حدکاهش یافته است که قادرند کارهای اجتماعی روزمره خود را انجام دهند.
گروه دوم شامل بیمارانی است که نوسان داشته اند ولی بطور کلی از دوره های بهبودی نسبی بهره مند هستند در مجموع می توان وسواس را یک اختلال مزمن به حساب آورد. هر چه مدت بیماری قبل از مراجعه به متخصص کوتاهتر باشد. هر چه فشار خارجی از بیمار شدید تر باشد هر چه محیط بازگشت بیمار مساعدتر باشد و هر چه قدرت تطابق و انعطاف بیمار بیشتر باشد بیش آگهی بهتر است.
سبب شناسی
عوامل زیستی
عصب- رسانه ها.دستگاه سرو تو نرژیک.آزمایه های بالینی بسیاری که بر روی انواع و اقسام دارو ها انجام شده،موید این فرضیه است که نوعی کژتنظیمی سروتونین در ایجاد علایم وسواس و اجبار در این اختلال دخیل است داده ها نشان می دهند که دارو های سرتو نرژیک موثر تر از دارو های هستند که بر سایر دستگاه های نورو ترانسمیتری اثر می گذارند. با این حال هنوز روشن نیست که آیا سروتونین به عنوان علت اختلال وسواسی –اجباری است یا نه.
وراثت شناسی
داده های وراثتی موجود در مورد اختلال وسواسی-اجباری با این فرضیه هم خوانی دارد که اختلال مذکور مولفه وراثتی قابل توجهی دارد اما براساس داده های مذ کور هنوز نمی شود اثر عوامل فرهنگی و رفتاری را بر انتقال این اختلال از اثر عوامل وراثتی تفکیک نمود در بررسی های انجام شده در مورد میزان همگامی دو قلو ها از نظر ابتلا به اختلال وسواسی-اجباری معلوم شده که میزان همگامیدو قلو های تک تخمکی بسیار بیشتر از میزان دو قلو های دو تخمکی است با بررسی خانواده های بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری هم معلوم شده است که سی وپنج درصد از بستگان درجه اول این بیماران نیز خود به همین اختلال مبتلایند.
همه گیری شناسی
میزان شیوع مادام العمر اختلال وسواس و اجباری در جمعیت عمومی حدود دو تا سه درصد است.طبق تخمین برخی از پژوهشگران،اختلال وسواسی اجباری در بسیاری از بیماران سر پایی مطبها و درمانگاههای روانپزشکی یعنی در ده درصد از آنها یافت می شود.با توجه به ارقام مذکور،اختلال وسواسی –اجباری چها رمین بیماری پس از فوبی
،اختلالات مرتبط با مواد و اختلال افسردگی عمده است.طبق بررسی های همه گیر شناختی انجام شده در اروپا،آسیاو افریقا ثابت شده است که این ارقام در تمام حوزه های فرهنگی یکسان است.
در میان بزرگسالان احتمال ابتلای مرد و زن به این اختلال یکسان است،ولی در میان نوجوانان،پسرها بیشتر از دختر ها دچار اختلال وسواسی-اجباری می شوند.میانگین سن شروع این اختلال حدود بیست سالگی و البته در مرد ها مختصری زودتر(حدود بیست و دو سالگی)است.در کل،حدود دو سوم بیماران پیش از بیست و پنج سالگی و تنها کمتر از پانزده درصد آنها پس ازسی پنج سالگی علایمشان شروع می شود. اختلال وسواسی-اجباری می تواند در نوجوانی،کودکی،و حتی در برخی موارد در دو سالگی هم شروع شود.افراد مجرد بیشتر از متاهلها به این اختلال مبتلا میشوند که البته این یافته می تواند نشانه مشکلی باشد که بیماران مبتلا به وسواسی-اجباری در حفظ روابط خود دارند. این اختلال در سیاه پوستان کمتر از سفید پوستان دیده می شود که باز هم میزان دسترسی به مراقبتهای بهداشتی می تواند توجیه کننده اصلی این تفاوت با شد،نه شیوع متفاوت آن در میان این دو نژاد.
البته شیوع اختلال شخصیت های و سواسی معلوم نیست شخصیت های وسواسی بیشتر بطرف مشاغلی می روند که در آنها نظم و ترتیب و اصول اخلاقی را به صمیمیت و گرمی ترجيح می دهند. خیلی از گزارشات حاکی از آن است که این گونه شخصیتها در مردها بیشتر از زنها دیده میشود که احتمالاً ناشی از تعصب مشاهده کننده به انتظارات متفاوت جامعه از زن و مرد است تجربیات با لینی نشان میدهد همان طور که شخصیت ضد اجتماعی بدلیل عدم انضباط در کانون خانواده از طرف وال دین ا ست شخصیت وسواسی بیشتر ناشی از انضباط و مقررات بیش از حد است. در جوامع غربی صفات شخصیت وسواسی را آداب و رسوم پرتستان اروپای شما لی وکنترل های هیجانی مربوط به از یاد جمعیت تکنولوژی و همچنین هوای سرد تقویت می کند.
معیار های تشخیصی اختلال وسواسی- اجباری در DSM-IV-TR
وجود داشته باشد:(Compulsion)یا اجبار(Obsession)الف)وسواس
تعریف وسواس عبارت است از(1)،(2)،(3)،(4):
(1)افکار،تکانه ها،یا تصوراتی عود کننده و دایم که گاه درطول بیماری،فرد هحساس کند مزاحم و بی جا هستندو اضطراب یا رنج و عذاب شدیدی ایجاد کنند.
(2)افکار،تکانه ها،یا تصورات مزبور نگرانی های صرفا افراطی به خاطر مشکلات زندگی واقعی نباشند.
(3)فرد سعی کند این افکار،تکانه ها،یا تصورات را نادیده انگارد یا سرکوب کند یا آنها را با نوعی تفکر یا عمل دیگر خنثی کند.
(4)فرد خود بداند که این افکار،تکانه ها،یا تصورات وسواسی،از ذهن خودش بیرون تراویده اند(نه آنکه مثل کاشت فکر از بیرون تحمیل شده اند.
تعریف اجبار عبارت است از(1)و(2):
(1)یک رفتار تکراری(مثل دست شستن،منظم ساختن اشیا،وارسی)یا یک عمل ذهنی تکراری(مثل دعا و استغاثه،شمارش،تکرار کلماتی در سکوت)است که فرد احساس کند در واکنش به یک وسواس،یا طبق قواعدی که حتما باید اجرا شود،مجبور است که انجام دهد.
(2)هدف از انجام این رفتار ها یا اعمال ذهنی این است که از رنج و عذاب فرد کاسته یا پیشگیری شود یا از وقوع واقعه یا موقعیت وحشتباری ممانعت به عمل آید،منتها این رفتار ها یا اعمال ذهنی با آنچه که برای پیشگیری یا خنثی کردنش طراحی شدهاند،ارتباطی واقع گرایانه ندارد یا به وضوح افراطی اند.
(ب)در زمانی از سیر این اختلال،فرد دانسته باشد که وسواس ها یا اجبارهای محسوس،افراطی یانا معقول اند.
(پ)وسواس ها یا اجبارهای مذبور رنج و عذاب زیادی ایجاد کنند،وقت گیر باشند(حداقل روزی یک ساعت وقت ببرند)یا به نحو قابل ملاحظه ای مخل روال زندگی عادی فرد،کارکرد های شغلی(یا تحصیلی)او،فعالیت های معمول اجتماعی یا روابطش باشند.
(ت)در صورت وجود اختلال دیگری در محور ،محتوی وسواس ها یا اجبار های مذ کور محدود به آن نباشد(مثل اشتغال ذهنی به غذا خوردن،اشتغال خاطر به چیدن مو در مو چینش گری(تریکوتیلومانیا) نگرانی از ظاهر خود در اختلال کژدیسه تنی،اشتغال خاطر به مواد در اختلالت مصرف مواد،اشتغال ذهنی به یک بیماری وخیم در خود بیمار انگاری،اشتغال ذهنی به عزم یا تخیلات جنسی در کژکامی(پارا فیلیا یها)یا نشخوار های ذهنی با محتوی احساس گناه در اختلال افسردگی عمده.
(ث)علایم مذکور،ناشی از اثرات جسمی مستقیم یک ماده(مثلا از مواد مورد سوء مصرف یا از دارو ها)یا یک بیماری طبی عمومی نباشد.
معین شود که مورد زیر وجود دارد یا نه:
با بصیرت اندک:آن است که در بیشتر مدت حمله فعلی،فرد نداند که وسواس ها یا اجبارهایش افراطی یا نامعقول اند.
« تشخیص افتراقی »
اختلاف فوبیک: بعضی از صاحبنظران فوبی را در طبقه بندی وسواسی جای میدهند ولی بطور کلی وسواسی با فوبی تفاوت دارد.
بیمار فوبیک از موقعیت با موضوع خارجی میترسد و قادر است با دوری از آنها اضطرایش را کنترل کند در حالیکه بیمار وسواسی قادر نیست نه از افکار مزاحم و نه از اعمال وسواسی اجباری اجتناب کند.
« افسردگی »
حدود 20 در صد بیماران افسرده علائم و سواسی از خودشان میدهند و حدود 30 در صد آنها منش وسواسی دارند و قسمتهای ذکر شده در افسرگی ملانکولی بالاتر میباشد.
علائم وسواسی بیماران دو صورت مزمن میتواند باعث ایجاد افسردگی واضح گردد بیمار افسرده اجتماعی نیست و مایل است روابطش را محدود کند در حالیکه بیمار و سواسی روابط اجتماعی خود را حفظ میکند.
در بیمار افسرده معمولاً احساس گناه شدن علاقه بکار و زندگی کم شدن خواب کندی حرکات و بیقراری، اضطراب کم شدن وزن، بدبینی، کم شدن انرژی و حتی افکار و تمایلات خودکشی وجود دارد در حالیکه این موارد دو بیمار وسواسی بندرت دیده می شود.
« اسکیزو فرنی » :
اسکیروفرنی می تواند با علائم وسواسی خود را نشان دهد بطوریکه در ابتدا تنها شکایت بیمار از افکار و اعمال و سواسی گونه میباشد ولی سیر بیماری این اسکال را بر طرف میکند چرا که بیمار اسکیز و فرنی علائم خاص خود را پیدا می کند که واضحاً با وسواس قابل تشخیص است.
عده ای از بیماران مبتلا به وسواس مزمن نهایتاً به اسکیزوفرنی مبتلا می شود ولی این حالت را می تواند توجه کنند.
بیماریهای طبی
الزامی بودن رنج وعذاب فردی ومختل شدن کارکردها که درDSM-IV-TR برای تشخیص این اختلال قید شده ،افتراق آن را از افکار و عادات روزمره یا اندکی افراطی ممکن می سازد.اختلالات عصبی عمده ای که در تشخیص افتراقی اختلال وسواسی –اجباری باید درنظر داشت،عبارت است از اختلال توره ،سایر اختلالات پرش
( تیک) ،تشنج قطعه گیجگاهی( TLE) ،وگاه آسیب دیدگی سروعوارض پساانسفالیتی.
اختلال توره
علایم مشخصه اختلال توره ،پرش (تیک)هایی درعضلات حرکتی وتولید صداست که مکررا وتقریبا هر روز روی می دهد.اختلال توره واختلال وسواسی-اجباری در سنین یکسانی شروع می شود وعلایم مشابهی نیز دارد.حدود نود درصد ازبیماران مبتلا به اختلال توره، علایم اجبارگونه هم دارند وبسیاری یعنی دو سوم از آنها واجد معیارهای تشخیصیاختلال وسواسی –اجباری نیز هستند.
سایر بیماریهای روانپزشکی
اختلالات روانپزشکی عمده ای که در تشخیص افتراقی اختلال وسواسی – اجباری مطرح اند ،عبارتند از اسکیزوفرنی،اختلال شخصیت وسواسی –اجباری ،انواع هراس(فوبیا)واختلالات افسردگی.اختلال وسواسی –اجباریرا از اسکیزوفرنی معمولا می توان بر اساس نبود سایر علایم اسکیزوفرنی،وجود غرابت کمتر درماهیت علایم وبصیرت داشتن بیمار نسبت به اختلالش،افتراق داد.در اختلال شخصیت وسواسی –اجباری،کارکردهای فرد به اندازه اختلال وسواسی –اجباری مختل نمی شود.فوبی بر اساس نبود رابطه ای میان افکار وسواسی واعمال اجبار گونه(که معمولا به صورت اجتناب اجباری هستند)،افتراق داده می شود اختلال افسردگی عمده گاه با افکار وسواسی همراه می شود اما بیماری که فقط اختلال وسواسی-اجباری دارد،نمی تواند واجد معیارهای تشخیصی اختلال افسردگی عمده باشد.
اشکال مختلف اختلال وسواس _ اجبار چيست ؟
1)آداب تميز کردن و ترس از آلودگی :
در برخی بيماران ، ترس از آلودگی ممکن است منجر به آداب شستشو شود که اين آداب می توانند دهها سال بيش از 12 ساعت در روز به طول بينجامد . اين افراد اغلب برای پيش گيری از تماس با آلودگی ، از تمامی قسمتهای منزل ، شهر و حتی کشور اجتناب می کنند اگر شما به ترس از آلودگی دچار باشيد ، ممکن است نگران آلوده کردن ديگران نيز باشيد . ترس وسواس گونه از ابتلا به ايدز ، که اغلب به شستشوی ديوانه وار منجر می شود ، شيوع فزاينده ای يافته است .
2) آداب وارسی کردن و ترس های مربوط به سلامتی :
اگر شما به آداب وارسی کردن دچار باشيد ، نمی توانيد مطمئن شويد که مرتکب خطايي خطرناک نشده ايد – بنابراين برای حصول اطمينان ، به وارسی کردن مي پردازيد . معمولاً می ترسيد که در اثر خطايي که از شما سر زده است ، به خودتان و ديگران آسيبی برسانيد . شما ممکن است 12 مرتبه اجاق گاز و قفل درها را وارسی کنيد . اما هنگامی که به در قفل شده نگاه می کنيد باز هم از قفل بودن آن مطمئن نمی شويد . بنابراين ، ممکن است به مدت 30 دقيقه قفل در را باز و بسته کنيد تا آنکه بتوانيد خود را از خانه بيرون بکشانيد آن هم با خستگی بسيار . ممکن است برای اطمينان مجدد به طور مکرر از خانواده و دوستانتان کمک بخواهيد .
3) آداب تکرار و اجبارهای شمارش
اگر شما به آداب تکرار مبتلا باشيد ، احساس می کنيد که ناچاريد حرکات ساده ای را چندين بار انجام دهيد ؛ مانند وارد شدن به اتاق ، نشستن بخشی از بدن خود ، يا شانه کردن موهای سر به دفعات مشخص . ممکن است تا زمانی که اين حرکات را به همان تعداد انجام ندهيد احساس راحتی نکنيد . ممکن است فکر کنيد در صورتی که اين اعمال را به تعداد « درست » انجام ندهيد ، حادثه ای برای شما يا شخص مورد علاقه تان رخ دهد .
4) کندی اجبار گونه
اگر شما علايم اختلال وسواس _ اجبار را داشته باشيد ، ممکن است به کندی در کار دچار باشيد زيرا زمان بسياری را صرف انجام آداب خاص خود می کنيد . اما برای عده کمی از بيماران مبتلا به اين اختلال ، کندی به خودی خود يک مشکل است . اين افراد ممکن است ساعت ها وقت خود را صرف انجام فعاليت های ساده ای مانند غذا خوردن و لباس پوشيدن کنند .
5) وسواس ها و اجبارهای خرافی
ممکن است خرافات بر همه زندگی مبتلايان به اختلال وسواس – اجبار سايه بيندازد .به طور معمول ، وسواس های خرافی بر ترس از مرگ و نمادهای آن متمرکزند . اگر شما به اين نوع اختلال وسواس – اجبار مبتلا باشيد ، ميان اشيايي ، که از آنها می ترسيد ، ارتباط هايي برقرار می کنيد – يعنی ، چيزهاي خاصی را با بدشانسی مرتبط می شماريد و سپس از فعاليتها و مکان های خاصی که گمان می کنيد موجب بدشانسی می شوند اجتناب می کنيد .
6) آداب صرفه جويي و اندوختن
همه ما اشيايي را که بار احساس دارند يا چيزهايي را که ممکن است روزی به آنها نياز پيدا کنيم ، نگاه می داريم . اما افراد مبتلا به آداب اندوختن نمی توانند ميان اشيای محبوب و اشياي مورد مصرف تمايزی قايل شوند . آنها نمی توانند مطمئن شوند که يک تکه کاغذ ممکن است ارزشی نداشته باشد ، و به همين دليل ، برای حل اين مسئله ، ناچارند هر چيری را نگاه دارند .
7) وسواس بدون اجبار
شما ممکن است به افکار مذهبی يا جنسی پرخاشگرايانه ای دچار باشيد که به نظر می رسد به زور به ذهنتان راه می يابند . گرچه ممکن است آدابی عملی نداشته باشيد ، اما اين افکار وسواسي می توانند آن قدر شدت يابند که فعاليت های اجتماعی و کار را برای شما غير ممکن سازند.
شخصیتهای وسواسیاجباری (obsessive-compulsive):
1ـ از کجا میشناسیدشان؟
الف) اشتغال ذهنی بسیار شدید نسبت به جزئیات، حتی به این قیمت که کلیت یک موضوع از بین برود.
ب) ایدهآلخواهی افراطی، آنقدر شدید که معمولاً نمیتوانند هیچ پروژهای را در موعد مقرر به پایان ببرند.
ج) خود را وقف کار کردن (بدون توجیه اقتصادی)، حتی به این قیمت که هیچ وقتی برای دوستان، آشنایان و پرداختن به علایقشان باقی نماند.
د) ناتوانی در دور انداختن اشیای بیارزش و ازکارافتاده، حتی وقتی هیچ کارایی خاصی برای این اشیا متصور نیست.
ه) عدم تمایل به واگذاری کارها (حتی سادهترین کارها) به دیگران، از ترس اینکه مبادا آن کار دقیقاًً مطابق میل شخصیشان پیش نرود.
و) پول، از نظر ایشان، صرفاً باید ذخیره شود برای روز مبادا
ز) سرسختی، لجبازی و انعطافناپذیری فوقالعاده
2ـ و دیگر چه؟
توجه به این نکته ضرورت دارد که شخصیت وسواسی اجباری با بیماری وسواسیاجباری فرق دارد. آنهایی که وسواس در شستن دست یا چک کردن چندباره شیر گاز موقع خروج از منزل و وسواس به چیزهایی از این قبیل دارند، دچار بیماری وسواسیاجباری هستند (که با بحث فعلی ما: شخصیت وسواسیاجباری) فرق دارد. شخصیتهای وسواسیاجباری، ویژگیاصلیشان همان ایدهآلخواهی افراطی در همه کارهاست و این حس را نه فقط نسبت به خودشان، بلکه نسبت به سایرین و کارهای دیگران هم دارند.
و نکته آخر اینکه، حتی اگر تمام خصوصیات شخصیتی فوقالذکر در یک نفر وجود داشته باشد، باز هم تا وقتی که او از اختلال در زندگی شخصی و حرفهای خود شکایتی نداشته باشد، به او نمیگوییم بیمار.
بررسی دید گاه های مختلف در مورد اختلال وسواسی-اجباری:
1-دیدگاه روان پویشی:
فروید بر این عقیده است که یکی از سرچشمه های سازمان یافتگی وسواس این است که درجه تحول یافتگی(من)فراتر از کشاننده هایی باشد(من) آنها را نفی می کند و در این صورت،فرد معمولا از مکانیزم های دفاعی مجزا سازی،امحا و تشکل واکنشی سود می جوید.
آنهایی که به مکا نیزم مجزا سازی متوسل می شوند افکار نا خوشایند و نا خواسته را از خود نمی دانند و به آنها به منزله محتوا های بیگانه می نگرند.
کسانی که از مکانیسم امحا استفاده می کنند به اعمالی دست می زنند کشاننده های نا خو شایند را خنثی کنند امحا یک مکانیزم دفاعی است که بر اساس آن فرد به گو نه ای عمل می کند که انگار افکار،سخنان،حرکات و اعمال گذشته آن هرگز به وقوع نپیو سته اند.
افرادی که مکانیزم تشکل واکنشی را انتخاب می کنند نوعی سبک زندگی را بر می گزینندکه با کشاننده سر کوب شده آنها متضاد است و به منز له واکنشی علیه آن محسوب می شود.
2-دید گاه شنا ختی - رفتاری
بر اساس این نظریه یک محرک یا رویدادخنثی بر اساس هم خوانی با یک واکنش اضطرابی می تواند به شکل یک محرک منزجر کننده(یعنی رویدادی نا مطبوع:نخستین عامل)در آید.سپس فرد می آموزد که برای کاهش اضطراب،از این رویداد منزجر کننده شرطی شده اجتناب کند. این رفتار اجتنابی به علت عدم بروز رویداد منزجر کننده مورد انتظار(عامل دوم)تقویت(به طور منفی)می شود.بدین ترتیب،اختلالهای وسواسی به صورت یک رفتار اجتنابی عاملی در می آیند،رفتاری که می تواند بر اساس تعمیم دهی به مو قعیت های دیگر،گسترش یافته و استحکام یابد.
3-الگوی زیست شناختی اختلال وسواسی-اجباری
به طور کلی در حال حاظر،دو خط عمده پژوهشهای زیست شناختی بسیار امید بخش به نظر می رسند:یکی از این خطوط بر سطح پایین فعالیت سروتو نین در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری تاکید می کند خط دیگر،کنش وری نابهنجار نواحی کلیدی مغز را بر جسته می سازد.
پژوهشهای دیگری،اختلال های وسواسی-اجباری را به کنش وری نا بهنجار نا حیه حدقه ای در کرتکس جبهه ای(بخشی از قشر مخ که کمی بالای حدقه چشم قرار دارد)و هسته دمدار(بخش هایی از هسته قاعده ای که در زیر کرتکس مغز قرار دارند)نسبت داده اند.
« تظاهرات بالینی و طبقه بندی »
اختلال وسواسی اجباری دارای دو جنبه شناختی و رفتار است. این تقسیم بندی بر حسب نوع رفتار مسائل مفهومی جدّی بوجود می آورد که به موقع بررسی ارتباط علائم بیماری با ا ضطراب به چشم می خورد. اختلاف وسوا سی اجباری را معمولاً برحسب نوع رفتار تشریفاتی یعنی شتن یا تمیزکاری بررسی کردن شکلهای نادرتری ازقبیل تکرارکردن و منظّم نمودن طبقه بندي می کنند.
همه بیماران وسواسی اجباری علائم یا یا قرینه های درونی تری یعنی افکار تصوّرات یا تمایلات مزاحم را از خور نشان میدهند، برای نمونه این فکر که آیا در را خوب بستیم؟ ممکن است با ترس از حمله یک متجاوز جنسی به اتاق خواب همراه با شد به این ترتیب فکرهای وسواس را می توان به چند نوع تقسیم کرد.
1- وجود محتویات ذهنی یا شناختی مزاحم همراه با قرینه های خارجی ترس و ترس از پیامدهای فجیع
2- وجود محتویات ذهنی مزاحم همراه با علائم خارجی ایجاد کننده ترس ( ولی بدون ترس از عواقب و حشتناک )
3- وجود محتویات ذهنی مزاحم و ترس از عواقب وحشناک ( بدون اینکه علائم با قرینه های خارجی ترس در میان باشد )
4- یک نوع فکر وسواسی که نه باقرینه های ایجاد کننده اضطراب و نه با ترس از عواقب وحشناک همراه باشد نیز از نظر تئوری امکان است ولی ما بیمارانی را که دارای این نوع افکار وسواسی باشند مشاهد نکرده ایم ودر گزارشهای دیگران هم به این قبیل بیمارانی اشاره نشده است .
میزان دقیق بروز و شیوع و سواس به آسانی قابل تعیین نمی باشد. آثار و داستانهای پراکنده حکایت از آن دارد که بیماری در حوال تاریخ وجود داشته است و بنظر میرسد که از نظر ابتداء به این بیماری بین زن و مرد فرقی وجود ندارد و هر چقدر تعداد افراد مورد معا لجه بیشتر باشد درصد زن و مرد بیما ر به یکدیگر نزدیکتر می کردد. در صد زیادی از بیماران و سوا سی گاهی تا 50% درصد مجرّد می مانند و مطا لعات اخیر حاکی از آن است که میزان بروز این بیماری در افراد طبقات با لا جامعه و اشخاص با هوش بیشتر از بقیه جمعیّت باشد.
درمان
درمان وسواس می تواند به 2 صورت دارویی و غیردارویی و یا توام با هم انجام گیرد كه معمولا" بهترین جواب را زمانی خواهیم داشت كه این 2 نوع درمان را در كنار هم داشته باشیم.
با اشاره به این كه 20 تا 30 درصد بیماران به خوبی به درمان جواب می دهند و حدود 40 درصد بهبودی متوسطی دارند، می گوید: متأسفانه حدود 20 تا 40 درصد از بیماران پاسخ خیلی خوبی به درمان نمی دهند.
عامل اصلی رفتارهای وسواسی یك میانجی شیمیایی به نام»سروتونین« می باشد و بیشتر درمان های وسواس مبتنی بر »مهار بازجذب سروتونین« است.
داروهای مهم وسواس
1 -قدیمی ترین داروی وسواس كه هنوز هم یكی از موثرترین آنها، كلومیپوامین است كه در حقیقت یكی از داروهای ضدافسردگی سه حلقه ای می باشد.
2 - داروهای اختصاصی مهاركننده بازجذب سروتونین مثل فلوكیستین و به طور اخص فلووكسامین و سرتراسین.
3 - اگر داروهای 2 گروه اول و دوم پاسخ ندهند، داروهای دسته سوم را به این داروها اضافه می كنیم؛ این داروها شامل: باسپیردن، كلونازپام و حتی داروهای آنتی سایكوتیك مثل هالوپیریدول، پیموزاید و رسپیریدون هستند و حتی گاهی از لیتیوم هم استفاده می كنیم.
درمان غیردارویی وسواس
روشی كه برای درمان غیردارویی وسواس استفاده می شود(R.E.P) یا Response exposure prevenition است كه مواجهه بیمار با موردی می باشد كه نسبت به آن وسواس دارد( مثل آلودگی ها) و این كه از پاسخ دادن جلوگیری كند كه در واقع نوعی حساسیت زدایی است.
اهمیت رفتاردرمانی برای درمان اختلال وسواس: گاهی اوقات كارایی این روش معادل ارزش درمان دارویی است و می تواند بسیار ارزشمند باشد.
به صورت كلی وسواس وابسته به شرایط محیطی است و قابلیت پیشگیری ندارد، مراجعه به موقع به پزشك را برای درمان بیمار، جهت جلوگیری از توسعه بیماری بسیار موثر می داند و به اطرافیان بیمار توصیه می كند كه برای درمان بیمار خود صبر و تحمل كافی داشته باشند.
به طور كلی میزان شیوع اختلال وسواس اجباری، 2تا 3درصد است.
بیشتر درمان های وسواس مبتنی بر مهار بازجذب سروتونین است.
احتمال ابتلای مرد و زن به اختلال وسواس اجباری یكسان است.
یکی دیگر از روشهای درمانی:
عصاره آبی گل گاوزبان دارویی موثر و بی خطر برای درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی اجباری است. مهدی سیاح برگرد ، دستیار روان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و حاتم بوستانی استادیار گروه روان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اهواز و همکارانشان در تحقیقی به بررسی اثر بخشی و سلامت مصرف عصاره آبی گل گاوزبان با دور ثابت در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی اجباری در یک دوره شش هفته ای پرداختند. پژوهشگران با استناد به یافته های این تحقیق تاکید کرده اند که عصاره آبی گل گاوزبان ، دارویی موثر و بی خطر برای درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی اجباری است ، اگر چه مطالعات بیشتر برای تایید آن لازم است.
منابع
-خلاصه روانپزشکی اثر کاپلان و سادوک
ترجمه دکتر حسن رفیعی،دکتر سبحانیان
ویراست نهم،فصل شانزدهم،ص161،162
- روانشناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی
دکتر پریرخ دادستان فصل پنجم ص158،159،164،166،167
- چکیده روانپزشکی بالینی اثر بنیامین سادوک و ویرجینیا سادوک
ترجمه دکتر نصرت الله پورافکاری ،چاپ2007 ،ص138
-درمان اختلالات وسواسی
- روانشناسی ژنتیک،اثر دکتر منصور و دادستان،ص154،158
http//www.googel.com
http//cheknevis.com
http//daneshnameh.roshd.ir
سازمان آموزش و پرورش خراسان www.khsool.ir
http//iranactor.com
http//iran20.ir
http//tandorosti.com
www.parswoman.com