دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۱

مفاهیم اساسی زوج و خانواده

الف)عشق

ب) هم نشینی

ج) تحقق انتظارها

برای آن که زندگی زناشویی به خشنودی بیانجامد، باید این احساسات عمیق اعلام شده و پاسخ مناسبی از طرف مقابل دریافت شود.

بعضی از افراد با هدف هم نشینی با فرد دیگر و دوری از تنهایی ازدواج می کنند. زوج های امروزی به منظور تحقق انتظارات شان نیز ازدواج می کنند. شناخت انتظارات ، بیان آنها و تلاش برای تحقق آنها در حد اعتدال، چیزی است که خشنودی در روابط زناشویی را محقق می سازد.

 بعضی از قواعد مشترکی که در ازدواج های موفق و شاد  مشاهده می شود عبارتند از:

1- در یک زندگی زناشویی موفق، بادوام و توأم با رضایت خاطر، زن و شوهر به یکدیگر احترام می گذارند.

2- زوج های موفق نسبت به یکدیگر بردبار هستند.

3- زوج های موفق بر پایه ی اعتماد مقابل تشریک مساعی می کنند.

4- در یک ارتباط زناشویی توأم با حس همکاری و مشارکت ممکن نیست زن و مرد همیشه با هم موافق باشند.

تغییرات رضایت زناشویی در طول زمان

زندگی زناشویی را به 7 مرحله تقسیم کرده و معتقدند.

1- زوج های جوان بدون بچه

2- خانواده با بچه های پیش دبستانی

3- خانواده با بچه های دبستانی

4- خانواده با فرزندان نوجوان

5- فرزندانی که از خانواده جدا می شوند

6- خانواده ی خالی از فرزند

7- خانواده در دوران بازنشستگی

رضایت از زندگی زناشویی در مردان بیشتر از زنان است.

رضایت زناشویی در مراحل اولیه ی زندگی در زنان از مردان بیشتر است.

رضایت زن و مرد در مرحله ی چهارم کاهش پیدا می کند.

رضایت زن و شوهر در مرحله ی 6و7 بالاتر است.

گرایش به جدایی و طلاق در مرحله ی دوم و چهارم بیشتر از مراحل دیگر گزارش شده است.

1- سن

گو اینکه در میان تمامی متغیرهای اثرگذار بر رضایت زناشویی، نزدیکی سن یکی از بنیادی ترین آن هاست.

2- تحصیلات

آگاهی و دانش افراد و نحوه ی مقابله ی آنها با مشکلات، به طور گسترده ای متفاوت شده و عملکرد آنها بهتر خواهد شد.

3- فرزندان

به دنبال تولد کودک تعلق جسمی و عاطفی به کودک مستلزم تغییر در الگوهای مراوده ای زن و شوهر است.

4- طول مدت ازدواج

نشان میدهد هر چقدر مدت بیشتری از ازدواج می گذرد، رضایت زناشویی افزایش می یابد.

5- همکاری

اقدام مشترک برای دست یابی به هدف های مورد نظر یک زوج.

6- درک و تفاهم همسر

برای تفاهم و درک متقابل، زوج ها باید یاد بگیرند که شنونده ی خوبی باشند و با حوصله و شکیبایی زیاد به سخنان یکدیگر گوش دهند.

7- اعتقادات مذهبی

تأثیر اعتقادات مذهبی بر کردار جوانان قابل توجه است. تحقیقات زیادی تأثیر مذهب را بر ازدواج بررسی کرده و مورد تأیید قرار داده اند و پایبندی مذهبی زوج می تواند باعث ایجاد اعتماد و احترام مقابل باشد.

- مسائل مالی و اقتصادی

زن و شوهری که تحت فشار روانی ناشی از فقر اقتصادی قرار دارند، درگیر مسائل مختلفی می شوند.

9- اقوام و دوستان

روابط سالم در حد مناسب می تواند رضایت زناشویی را افزایش دهد.

10- رابطه جنسی

رابطه ی جنسی زن و شوهر عاملی تعیین کننده در رضایت از زندگی زناشویی است.

11- صرف اوقات فراغت و تقسیم کارها

مصاحبت و با هم بودن یکی از سرمایه های ازدواج های موفق است که به سادگی و با برنامه ریزی به دست می آید.

12- اشتغال

—فصل ششم
—مروری کوتاه بر نظریه های
—زوج درمانی و خانواده درمانی

مدل های روان پویایی

تلقی روان پویایی از رفتار فرد، راز مدل روان تحلیلی فروید برگرفته شده است که بر نیروهای ناخودآگاه درون روان شخص، به عنوان پایه های اصلی انگیزه ، تعارض و نشانه های بیمار گونه ی فرد تأکید دارد. ناتان آکرمن، جیمز فرامو، ایوان بور و مینی ناجی بعضی از هواداران جدید این دیدگاه هستند.

بنا بر نظریه ی ارتباط با شیء هر عضو زوج زوج به شدت به همسرش نیاز دارد. این نیاز می تواند تحت تأثیر سرکوبی های گذشته باشد. فرامو عقیده دارد مشکلات ارتباطی کنونی به عنوان بازتاب های مسائل خانواده ی اصلی هستند.

نظریه ی بوئن

نظریه ی سیستمی خانواده ی بوئن ، به عنوان یک نظام ارتباطی عاطفی شناخته می شود که شامل چهار مفهوم اساسی است. چهار مفهوم اساسی نظریه ی بوئن عبارتند از: تمایز، مثلث ها، نظام عاطفی و مثلث های عاطفی.

اعتقاد دارند که تغییر در یک بخش خانواده باعث تغییر در بخش های دیگر خانواده و حتی در کل خانواده می شود. تعارض زوجی یا خانوادگی نشانه ای از مشکل موجود در سیستم خانواده است. در الگوی بوئنی درمانگران به دنبال کاهش اضطراب خانوادگی هستند. آنها قصد دارند به اعضای خانواده فرصت بدهند تا توانایی خود را برای کارکرد مستقل افزایش داده و نشانه های مرضی را در خود از بین ببرند.

دیدگاه ساختاری

براساس این نظریه گذشته ی خانواده در زمان حال ظهور می کند. اجزای تشکیل دهنده ی ساختار خانواده «زیرمنظومه» نامیده می شوند.

انواع مرزها عبارتند از:

1) مرزهای سخت

2) مرزهای روشن

3) مرزهای پراکنده

روابط زوج سه بعد اساسی دارد: مرزها، قدرت و تعادل.

مشکلات مرزی به صورت درگیری

مشکلات قدرت، در اثر عملکرد نامناسب درباره ی سلسله مراتب واحد خانواده است.

ائتلاف های ناسالم بین اعضای خانواده، عمده ترین منبع مشکلات هستند.

خانواده های سالم مرزهای نسلی کاملاً تعریف شده ای دارند.

زوج سالم قواعد مشخص و هماهنگ با قدرت آنها دارند.

تغییر مرزها به تعادل و توزیع دوباره ی قدرت و تغییر منجر می شود.

الحاق درمانگر به خانواده یا به زوج برای درمان آنها مهم است.

 رویدادهای مورد انتظار و نرمال در زندگی زوج.

مشکلات زوج در صورتی که حل نشوند رشد می کنند.

تمرکز بر این جا و اکنون است.

اقدامات درمانی رویکرد ساختاری به قرار زیر است:

1- الحاق و انطباق

2- ارزیابی تعاملات خانواده

3- تنظیم مجموعه های مختل

4- دوباره ساختار سازی الگوهای تبادلی

کلیدی ترین نظریه پرداز در رویکرد درمانی استراتژیک جی. هیلی است (یانگ و لانگ، 1988) . این نظریه ابتدا برای کار با خانواده طراحی شد، اما اکنون برای درمان زوج نیز از آن استفاده می شود. در این دیدگاه عقیده بر این است که کل خانواده در ایجاد و بقاء مشکل دخالت دارند. پیش فرض مبتنی است که خانواده دارای یک نظام قاعده دار است. هدف درمان حل مشکل خانواده است.

1- علیت حلقوی است.

2- درمانگر و مراجعان به طور مداوم بر یکدیگر اثر می گذارند.

3- درمانگر عامل تغییر است.

4- یک نشانه ی مرضی اطلاعاتی ارائه می دهد.

5- زوج ها الگوهای تکراری پاسخ به استرس را تشکیل می دهند.

6- تلقی هر شخص از همسرش و مشکلاتی که با او دارد، کاملاً ذهنی و منحصر به فرد است.

7- درمانگر باید فعالیت-محور و عمل گرا باشد.

8- خانواده به عنوان یک سیستم است.

9- نشانه ی مرضی نظام خانواده را سرپا نگه می دارد.

10- سیستم خانواده نشانه ها را پایدار نگه می دارد.

11- زوج ها در الگوهای رفتاری تکراری درگیر می شوند

12- همه زوج ها از طریق زنجیره های تکامل زندگی، پیش می روند.

13- درمان کوتاه مدت و مشکل محور است.

15- تغییر از بصیرت مهم تر است.

رفتار درمانی شامل کاربرد اصول یادگیری به منظور تغییر رفتار انسان ها است. زوج درمانی رفتاری اساساً بر این نکته تأکید دارد که چگونه زن و شوهر می توانند روش های پاداش دادن بیشتر و تنبیه کردن کمتر یکدیگر را یاد بگیرند.

بعضی از پیش فرض های رویکرد رفتاری

نشان میدهند که زوج ها چگونه الگوهای ناشارگارانه ی تعامل را ایجاد می کنند.

مهارت های ارتباطی قابل آموزش هستند.

تشخیص یک مشکل و استفاده از اندازه گیری های معتبر رفتار، اهمیتی اساسی دارد.

وقتی ما رفتارهای پاداش دهنده و تنبیه کننده ی زوج را تغییر می دهیم، رابطه ی شان تغییر می کند.

مدل سازی رفتارهای مثبت روشی مناسب برای زوج هاست که به وسیله ی آن تعاملات بهتری را یاد می گیرند.

تقویت عموماً نسبت به تنبیه ابزار مؤثرتری است.

رفتار درمانی در درک و درمان الگوهای ارتباطی زوج و همچنین در حل مشکلات جنسی زوج تأثیر بسیاری دارد.

هدف شناخت درمانی در درمان زوج این است که تفکر معیوب درباره ی همسر و اسطوره ها یغلط درباره ی ارتباط زناشویی را تغییر دهد.

رویکرد تجربی سمبلیک

در دیدگاه تجربی که کارل ویته کر از پیشتازان آن است، فرض اساسی بر این است که تغییر خانواده ها با استفاده از تجارب شان امکان پذیر است و ما فقط به طریق غیر کلامی و یا سمبلیک می توانیم به آنها دست یابیم.

هدف درمانی در این رویکرد عبارت است از افزایش همزمان احساس تعلق به دیگر اعضاء خانواده و استقلال هر یک از اعضاء و مجزا شدن از دیگران.

دیدگاه ارتباطی سبز

ستیز در دیدگاه خود بر افزایش عزت نفس اعضای خانواده به منظور ایجاد تغییر در نظام میان فردی آنها تأکید دارد. هدف درمانی  ستیر رشد و پختگی روبه رشد است.

خانواده درمانی سیستمیک میلان

خانواده درمانی سیستمیک میلان از کارهای بیتسون اثر پذیرفته است. در انسان ها در تعامل متقابل با یکدیگر در طول زمان شبیه هم می شوند. هدف درمانگر گسترش فرضیه بر مبنای اطلاعات بدست آمده است تا به خانواده امکان تغییر در نظام های اعتقادی خود را بدهد.

رویکرد غنی سازی ارتباط

دیدگاه ها ی روان تحلیلی، رفتاری، ارتباطات و سیستم های خانواده را درهم ادغام می کند.  بر اهمیت شناخت باورهای افراد درباره ی علت بروز مشکلات تأکید کرده و به مراجعان کمک می کند مهارت هایی را یاد بگیرند که آنها را قادر می کند تا مشکلات را حل کنند.

هدف برنامه، افزایش رضایت روان شناختی و عاطفی موجود در روابط است.

شفا یا تغییر حاصل کار خود مراجع است.

برنامه غنی سازی ارتباط، به جار درمان بر آموزش متکی است.

رویکرد غنی سازی ارتباط عنوان می کند که همگی ما به عنوان اعضای یک نظام ارتباطی که خانواده نامیده می شود وارد دنیا می شویم.

در این دیدگاه، شخصیت فرد به وسیله ی روابط اولیه ی او شکل گرفته که به نوبه ی خود روابط طول زندگی فرد را شکل میدهد.

یک باور اولیه رویکرد غنی سازی ارتباط این است که فقدان درک یا درک نادرست از خود و افراد نزدیک، عملکرد ما را تحلیل می برد. بنا بر عقیده رویکرد غنی سازی ارتباط، روابط غنی روابطی هستند که در آنها افراد ظرفیت زیادی را برای درک خود و دیگری ایجاد کرده اند و قادر هستند که این درک را انتقال دهند.

پایه های اساسی رویکرد غنی سازی ارتباط

1- همدلی

2- زبان و رابطه

3- بیان عاطفی

4- پذیرش

چگونگی آموزش مهارت های غنی سازی ارتباط

در رویکرد غنی سازی ارتباط مهارت ها به صورتی منظم و با ساختار در محیطی سالم و مطمئن آموزش داده می شوند.

رویکرد مشاوره و درمان کوتاه مدت راه حل - محور

دیدگاه های درمانی و مشاوره ای موجود، وقت زیادی صرف یافتن نقایص و ناتوانی های مراجع می شود. در صورتی که درمان مؤثر باید بر یافتن قابلیت ها و توانایی های مراجع متمرکز باشد. بر خلاف دیدگاه مشکل-محور، خانواده درمانی راه حل - محور بر یافتن راه حل ها تأکید دارد.

قدم های کوچک برای شروع تغییر تأکید دارد.

در زیر 12 اصل اساسی این درمان ارائه داده می شود.

1- تمرکز بر آینده

2- استثنائات به هر مشکل می توانند در ساختن راه حل ها کمک می کنند.

3- در همه ی زمان ها تغییر در حال وقوع است.

4- تغییر جزئی به تغییر بزرگ تر منجر می شود.

5- مراجعان همیشه در حال همکاری کردن هستند.

6- مردم همه ی آن چیزی را که برای حل مشکلاتشان لازم است دارند.

7- معنا و تجربه به طور تعاملی ساخته می شوند.

8- اعمال و توصیفات دوره ای هستند.

9- معنای پیام ، پاسخی است که شما دریافت می کینید.

10- درمان، یک کوشش متمرکز به راه حل یا هدف، با مراجع به عنوان یک متخصص است.

11- چگونه مراجعان هدف را توصیف می کنند و چه اقداماتی می کنند، بر تعاملات آینده باهمه یافراد دیگر تأثیر می گذارد.

12- اعضای گروه درمانی کسانی هستند که در احساس این که هدفی وجود دارد، مشارکت می کنند.

راه حل ها چگونه ساخته می شوند؟

قدم اول: دریافت آنچه که مراجع می خواهد.

قدم دوم: دریافت آنچه کارایی دارد  و انجام بیشتر آن ممکن است.

قدم سوم: انجام بعضی کارهای متفاوت که ممکن است به سختی آشکار به نظر برسد.

بعضی از پیش فرض های این نظریه

گاهی اوقات برای حل مشکل، روش مستقیم یا خطی جواب نمی دهد. اگر رفتار نگه دارنده تغییر کند، رفتار تغییر خواهد کرد.

3- تغییر یک عضو خانواده یا زوج می تواند افراد دیگر سیستم را تغییر دهد.

4- عمدتاً درمان های کوتاه مدت در مورد مراجعانی خوب عمل می کند که تمایل کمی به درمان دارند.

5- درمان راه حل-محور کوتاه مدت می تواند به مراجعان با درجات متفاوت تمایل و آمادگی به درمان کمک کند.

6- شکایت عرضه شده خود نشانه ای از چیزی عمیق تر نیست.

7- وقتی یک تغییر ادراکی یا رفتاری ایجاد می شود و به دنبال آن مشکل مراجع کاهش پیدا می کند، درمان صورت گرفته است.

8- در مشاوره ی راه حل- محور ، مشخص کردن هدف های درمان با همکاری مراجع و درمانگر ضروری است.

9- زوج درمانی شبیه خانواده درمانی است به جز این که به طور طبیعی درمانگر به رابطه ی بین دو نفر از یک نسل می پردازد.

10- مراجعان قابلیت ها و منابعی برای حل مشکلات دارند و وقتی زمان محدود است بهتر آن است که بر اطلاعات قبلی درباره موفقیت های آنها تأکید شود.

روش ها و تکنیک های درمانی

برجسته کردن قابلیت ها و منابع

چیزهایی که درنگاه اول نقص و کاستی محسوب می شود را در چارچوبی جدید قرار دهیم و از آنها به عنوان عناصر و سرمایه های مثبت استفاده کنیم.

تحسین کردن

بر نقاط مثبت آنها تأکید نمائیم و در عین حال از نقاط منفی چشم پوشی کنیم و همچنین در تعامل با آنها صداقتی همراه با تعهد داشته باشیم.

استفاده از آینده یا اتخاذ موضع پیش فرضانه

به این دلیل که شیوه نگریستن ما بر خودمان از زبان مورد استفاده ما اثر می پذیرد ، درمانگر باید بیانات امید بخشی را استفاده کند.

تغییر دیدگاه

فرآیندی است که به وسیله ی آن به جنبه های دیگری از پدیده ای که قبلاً منفی به نظر می رسید نگریسته می شود از طریق دوباره چارچوب دهی مراجعان قادر می شود معنای جدیدی را که برای تغییر ضروری تر است انتخاب کند.

یافتن و برجسته کردن استثنائات

استثنائات زمان هایی است که مشکل عنوان شده بصورت مشکل نبوده است.

- استثنائات گذشته: یعنی تجاربی که به زمان عدم وجود مشکل برمی گردد.

- استثنائات جدید: یعنی موقعیت هایی بدون مشکل که اخیراً اتفاق افتاده اند.

- استثنائات تکراری: مواردی که بصورت دوره ای و اغلب بدون آگاهی قبلی رخ می دهد.

- استثنائات آینده: به زمانی اشاره دارد که مشکل گزارش شده کاهش یافته یا از بین خواهد رفت.

پرسش معجزه آسا:

پرسش معجزه آسا باعث می شود که فرد جنبه های راه حلهایی را که قبلاً رخ داده را بهتر درک کند.

استفاده از واژه مهم «به جای»

در واقع این واژه به مراجعان کمک می کند تا سعی کنند موفقیت و جایگاه شان را از زوایای دیگر تماشا کنند.

سئوالات درجه بندی

برای درک بهتر احساسات مراجعه و همچنین تعیین میزان پیشرفت و سئوالات درجه بندی استفاده می شود.

تکلیف تعجب انگیز

به زوج گفته می شود ببین جلسه قبلی و جلسه آینده یک یا دو چیز انجام بدهد که همسرت را متعجب می کند.

کلیدهای استخوان بندی

- نوشتن، خواندن، سوزاندن: مراجعه باید یک ساعت درباره تمامی اوقات خوب و بدی که با همسرش تجربه کرده است بنویسد و در روزهای زوج آنها را خوانده و سپس بسوزاند.

- مبارزه با ساختار: با پرتاب یک سکه بین زن و شوهر برنده مشخص می شود. فرد برنده به مدت 10 دقیقه شکایت میکند. سپس شخص دیگر به شکایت می پردازد.

انجام چرخش 180 درجه ای

از یکی از زوج ها خواسته م یشود که نسبت به شخص دیگر درست برخلاف آنچه همیشه انجام می داده واکنش نشان دهد.

نوشته شده توسط مصطفی نجفی در 12:36 |  لینک ثابت   •